ساکنان حاشیهساز خیابان پاستور | وزرای رئیسی زیر تیغ استیضاح میروند؟
روزنو :عمر دولت رئیسی به یک سال نرسیده اما حواشی اطراف برخی اعضای کابینه بسیار جنجالی و پررنگ بوده است؛ از عملکرد برخی وزرای اقتصادی گرفته تا اظهارات حاشیهساز برخی دیگر از دولتمردان.
از روزی که دولت سیزدهم از دل صندوقهای بیرمق انتخابات 1400 بیرون آمد و نبض امور اجرایی کشور را به دست گرفت، شش ماه میگذرد و حالا آن کابینهای که قرار بود سریع و انقلابی مشکلات مردم و کشور را به طرفهالعینی حلوفصل کند خودش در گرداب حواشی گرفتار شده و هر از گاهی آنچه از زبان وزرا بیرون میآید، جنجالی در فضای مجازی و رسانهای به پا میکند. البته ناگفته نماند که این حواشی و جنجالها تنها به اظهارنظرها ختم نمیشود و گاهی اقدامات اهالی فن آنقدر عجیب و غریب میشود که حتی داد بهارستانیها را که در بزنگاه رأی اعتماد صدای کف و سوتشان بلند شده بود را هم درآورده و تا آنجا پیش رفته که گاهی زمزمه استیضاح هم به گوش میرسد.
دم خروس واکسن روسی
«بسیاری از مسئولینمان از واکسن داخلی استفاده میکنند؛ برای مثال حضرت آقا از واکسن برکت استفاده کردند، بنده و بسیاری از اعضای هیئت دولت نیز همینطور.» این جملهای بود که بهرام عیناللهی، وزیر بهداشت ابراهیم رئیسی در مراسم فاز سوم واکسن نورا گفت اما بعد از مدتی تصویر کارت واکسن آقای وزیر در فضای مجازی منتشر شد و دیگر همه جا صحبت از «حرف تا عمل» سکاندار وزارتخانه بهداشت بود؛ تصویری که نشان میداد بهرام عیناللهی واکسن اسپوتنیک روسی دریافت کرده است نه واکسن برکت یا هر نوع از واکسنهای ساخت داخل.
ماجرای انتشار تصویر کارت واکسن به همینجا ختم نشد و دولتی که یکسره از شفافیت و لزوم آن دم میزد در مواجهه با اولین نشانههای شفافیت حسابی از کوره در رفت و مدیرکل حقوقی سازمان بیمه سلامت شروع کرد به خط و نشان کشیدن برای افرادی که اقدام به انتشار تصویر کارت واکسن وزیر بهداشت کرده بودند.
البته وزیر بهداشت اظهارات حاشیهساز کم نداشته است. او اخیراً گفته است: «آمریکاییها بر اثر کرونا میمیرند چون به اندازه مردم ما قوی نیستند»
داور برنامه «میدان» و غنیمت جنگی وزارت کار
پیش از آنکه به عنوان وزیر برای وزارتخانه عریض و طویل «کار و رفاه اجتماعی» به مجلس معرفی شود در صفحه تلویزیون به عنوان یکی از داوران برنامه «میدان» ظاهر شده بود؛ موافقانش چهلساله بودنش را به عنوان نقاط قوت معرفی کردند و در نهایت آنقدر بر طبل تبلیغات کوبیدند تا اینکه حجتالله عبدالملکی توانست از گیت بهارستان بگذرد و به دروازه وزارت کار برسد. عبدالملکی که سه سال پیش مدعی بود «با یک میلیون تومان میشود شغل ایجاد کرد» حالا بعد از گذشت چند ماه مشخص شد ایجاد شغل او متوجه افرادی بوده که خودیتر محسوب میشدند.
«شما به دلیل بیتجربگی به همه سهمیه دادید و وزارتخانه را مثل غنیمت جنگی بین دوستانتان تقسیم کردید.» این را موسویلارگانی، نماینده فلاورجان خطاب به عبدالملکی در جلسه کمیسیون اجتماعی میگوید. افشاگریهای لارگانی درباره وزیر کار تنها به همین جمله ختم نمیشود و او میگوید: «برخی از افرادی که پست گرفتند، توسط سازمانهای امنیتی رد شده بودند و نهادهای امنیتی صراحتاً شما را از انتصاب این افراد منع کرده بودند و گفته بودند این انتصابها به صلاح کشور و نظام نیست، بههمیندلیل هم الان چون نمیتوانید برایشان پست بزنید، آمدید برای آنها حکم سرپرست زدید.»
لارگانی این را هم میگوید که: «آقای وزیر شما گفتید من مسئول اشتغال نیستم. اگر نیستید پس چهار سال در وزارتخانه میخواهید چه کار کنید؟ کجای دنیا با یک میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد؟ با یک میلیون تومان سوپر هم نمیتوانید بروید. خود دولت میگوید برای هر شغل ثابت یک میلیارد تومان نیاز است؛ اما شما میگویید یک میلیون. شما که بیتجربه بودید، حداقل افراد باتجربه میآوردید، نه اینکه با اینگونه انتصابات به همه وزارتخانه توهین کنید؛ یعنی در کل وزارتخانه یک انقلابی اصولگرای طرفدار دولت نبود که شما دوستانتان را آوردید و برایشان رزومه درست کردید؟ من هشدار دادم که وزارت شما ظلم به خودتان است. ظلم به مردم و ظلم به رئیسجمهور است.»
تیغ تیز انتقادات لارگانی از هم و غم وزیر کار برای فعالیت در توئیتر و اینستاگرام میگذرد و نهایتاً میگوید: «عبدالملکی با بیکفایتی وزارت کار را به نابودی میکشد.»
همین صحبتها کافی بود تا اسم عبدالملکی وارد لیست سیاه مجلس شود؛ حالا دیگر گفته میشود بیش از سی امضا برای استیضاح او جمع شده و منتظر گوشهی چشم هیئترئیسه مجلس است تا اعلام وصول شود. آنطور که برخی از نمایندگان میگویند اگر پای وزیر برای استیضاح به بهارستان برسد امیدی برای گرفتن رأی اعتماد دوباره وجود ندارد.
گرفتاری آقای وزیر در باتلاق خودرو
«سیدرضا فاطمیامین» که شش ماهی میشود سکان وزارت صمت را به دست گرفته یکی از همان وزرایی است که جنجال و جدال پیرامونش کم نبوده و از آنجا که نام مهمترین تولیدات صنعتی داخلی یعنی «خودروسازی» به این وزارتخانه گره خورده است، نام فاطمیامین هم بر سر زبانها افتاده و البته با همان بیکیفیتی خودروهای داخلی و با همان میزان شکوه و شکایتها.
آذر ماه بود که در پی گرانی هیجده درصدی خودرو، نائبرئیس کمیسیون صنایع و معادن از احضار وزیر به مجلس خبر داد. در نهایت 5 بهمن فاطمیامین برای پاسخ به سؤال یکی از نمایندگان درباره کیفیت خودروها، قیمت آن و نحوه مدیریت شرکتهای خودروسازی پا به میدان بهارستان گذاشت و دوباره وعدههایی از جنس همان وعدههایی که در زمان رأی اعتماد داده بود، مطرح کرد.
چند روز بعد رهبری از وضعیت قیمت و کیفیت خودروهای داخلی انتقاد کردند و در این زمان بود که وزیر مقابل دوربین صداوسیما نشست و از علت این نابسامانی سخن گفت؛ صحبتهایی که خود تبدیل به جنجالی تازه شد. او گفت: «بهطورکلی هفتاد درصد کیفیت خودرو به قطعه و سی درصد به مونتاژ و تولید نهایی بستگی دارد، اما اگر روابط خودروساز و قطعهساز درست نباشد و خودروساز بهموقع پول قطعهساز را ندهد، قطعهساز نیز به دلیل زیان کیفیت قطعات را کاهش میدهد و خودروساز نیز، چون نمیتواند خط تولید را متوقف کند، همان قطعه بیکیفیت را استفاده میکند.»
فاطمیامین صحبتهایش را اینطور ادامه داد که: «به گفته وی، یک خودروساز با هشتصد قطعهساز روبهرو است و اگر یک قطعه بیکیفیت باشد چند بخش خودرو دچار مشکل میشود. اما اگر چند مجموعه ایجاد شود که قسمتهای مختلف خودرو را با قطعات قطعهسازان مونتاژ کنند، منجر به افزایش کیفیت خودرو، کاهش قیمت و توزیع تحقیق و توسعه میشود.»
بعد از این اظهارات بود که موج انتقادها درباره وزیر صمت افزایش پیدا کرد و او را در سیبل نمایندگان برای استیضاح قرار داد.
مقبول و مغضوب بهارستان
سال 98 با لیست اصولگرایان در میان هوای سرد انتخابات، به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شد اما عمر نمایندگیاش طولانی نبود و بعد از یک سال برای سکانداری مهمترین وزارتخانه دولت به مجلس معرفی شد. احسان خاندوزی قرار بود تمام شعارهای سیاسی و انتخاباتی رئیسی که با وعده بهبود وضعیت اقتصادی به مردم داده بود را برآورده کند اما بعد از شش ماه انتقادات به او آنچنان افزایش پیدا کرد که زمزمه استیضاحش از همان میدان بهارستان و از میان رفقایش به گوش میرسد.
خاندوزی در روز رأی اعتماد از قولوقرارها و برنامههایش برای سروسامان دادن به بورس و کنترل تورم و... گفت اما بعد از چند ماه بورس رنگ سبز را بهندرت به خود دیده و اکثر روزها قرمزپوش بوده است و قربانیان بیشتری از میان سهامداران و مشتریان این بازار گرفت.
ماجرا وقتی جالبتر شد که خاندوزی زمزمههای استیضاحش را شنید بار سفر به دوش گرفت و راهی قم شد تا با مراجع دیدار کند؛ سفر و دیدارهایی که حرف و حدیث زیادی را به دنبال داشت و البته نتوانست سایه استیضاح را از سرش کم کند.
اختلاف در دامن تیم اقتصادی
انتخابات 84، 88، 92، 96 و 1400 همین آمار برای رکورددار شدن محسن رضایی در عرصه انتخابات ریاستجمهوری کافی است البته او بعد از ناکامی حضورش در آخرین انتخابات از سوی ابراهیم رئیسی به عنوان معاون اقتصادی رئیسجمهور منصوب شد؛ انتصابی که برخی آن را مقدمهای برای یک اختلاف و شکاف در تیم اقتصادی دولت سیزدهم میدانستند.
پیشبینیها خیلی هم دور از ذهن نبود و بعد از مدتی زمزمه اختلافات از درون دولت با طعم مشکلات اقتصادی به گوش رسید؛ اختلافاتی که یک سر آن محسن رضایی بود و سر دیگر برخی اعضای کابینه ابراهیم رئیسی ازجمله محمد مخبر، معاون اول رئیسجمهور. هرچند این اختلافات در ظاهر از سوی پاستورنشینان تکذیب شد اما آنچه در میان صحبتها به زبان میآمد حکایت از تأیید کشمکشها داشت و دارد؛ مانند وقتی محمد حسینی، معاون پارلمانی رئیسجمهور از دیدارش با محسن رضایی درباره اختلافات او با مخبر میگوید. او از زبان رضایی میگوید: «از دوران جنگ با معاون اول رئیسجمهور آشنا است و کار کرده است. وقتی که منافع مردم اصل باشد اختلافی بین تیم اقتصادی ایجاد نمیشود. کلام رئیسجمهور فصلالخطاب است و اگر جایی اشکال وجود داشته باشد همه از رئیسجمهور تبعیت خواهند کرد.»
ماجرا به این نقطه ختم نمیشود و درست بعد از حرف و حدیثها درباره اینکه محسن رضایی خود را برتر از تیم اقتصادی دولت میداند، ابراهیم رئیسی در سخنرانیای از منیتها انتقاد میکند. او لزوم مراقبت از گرفتاری در منیت و خودبرتربینی را مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «بعضاً افراد چاپلوس با نسبت دادن فضایل بیحساب و کتاب فرد را دچار توهم و برتر بودن میکنند؛ لذا انسان باید همواره مراقب باشد که دچار این آفت نشود همچنان که شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی با همه بزرگی، ادعایی نداشت.»
ولی افتاد مشکلها...
وعدههای خوش رنگ و لعاب یکی بعد از دیگری از تریبونهای مختلف مطرح میشد و این بالن آرزوهای رنگانگ هر روز از سوی رئیس و اعضای کابینه دولت سیزدهم در آسمان مردمی که امیدشان هر روز با کاهش ارزش پولشان سقوط میکرد بالاتر میرفت تا اینکه نهایتاً نبض امور را به دست گرفتند؛ اما همین که وارد میدان عمل شدند دیگر خبری از آن لبخندهای رضایتبخش موقع پیروزی نبود و بعد از چند ماه گرفتار حواشی شد که خود را از آن بری میدانست؛ به قول خواجه شیراز «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها».